مسیرت مشخص امیرت مشخص نکن دل دل ای دل بزن دل به دریا
چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, :: 10:31 ::  نويسنده : بیان حقایق در فضایی آرام و بدور از توهین

 اگر اصل دين در معرض نابودي باشد ، در اينجا بايد با آن مقابله شود همانگونه که امام حسین قیام کرد زیرا یزید داشت اصل دین را نابود میکرد و سکوت معنا نداشت و در اینجا میبایست حتی به تنهایی نیز قیام کرد.
اما اگر اصل دين نابود نمي شود و تنها و تنها مدت زماني بازيچه كفار و منافقين قرار مي گيرد ، و سكوت سبب شود كه حاميان اصليه دين باقي بمانند،در اينجا سکوت کردن بهترین قیام است

همانطور كه در ماجراي حضرت هارون که حق الهی ایشان را در ده روز پایمال کردند ایشان سکوت کرده و برای از بین نرفتن وحدت و کشتار با گوساله پرستان مدارا کردند تا همه یکدیگر را نکشند تا همه به جان هم نیفتند همانگونه که امیرالمومنین به دستور پیامبر ص دردناک ترین نوعه سکوت را کردند تا بهانه به دسته دشمنانه داخلی و همچنین دشمانه قدرتمنده خارجی که منتظر آشوب در سرزمین های اسلامی بودند تا حمله کنند ندهد زیرا امپراطوری هایی همچون امپراطوری قدرتمنده روم آماده ی استفاده از فرصت برای حمله ای سهمگین بود زارا عترت پیامبر در صورت عمل نکردن به وصیت پیامبر نابود میشد و امروز خبری از امام زمان نبود..همیشه ادعا داریم که باید از کتاب قرآن و سنت پیامبر پیروی کنیم اما در عمل واقا چنین چیزی نیست.  به راستی اگر تعصب ها را کنار بگذاریم پاسخ شبهات را به  راحتی از قرآن کریم خواهیم گرفت آن هم فقط کافیست ترجمه ی قرآن را بخوانیم
آیا به این اعتقاد داریم که میبایست دستورات قرآن را در سراسره زندگی وارد کرده و از تبعیت کنیم؟
آیا نباید اعمال پیامبران الهی و قوم هایشان را که در قرآن به آن ها اشاره شده در زندگی به کار ببریم؟
آیا این صحیح است که به خاطر تعصب های بی مورد که دنیا و آخرت مارا تباه میکند حقایق آشکار قرآنی را نپذیریم؟
آیا این درست است که آنجایی که به نفعمان هست بگوییم این قرآن برای درس گرفتن است و آنجایی که به ضررمان است بگوییم این موضوع قرآنی واسه 3000 سال پیشه و مثلا چرا فلان کس اینکارو انجام داد یا انجام نداد؟
مثلا وقتی پیامبر اسلام به حضرت علی (ع)میفرمایند تو برای من به منزله ی هارون برای موسی هستی این چه معنایی در خود دارد؟اصلا بگوییم این کلام پیامبر برای هر چاهار خلیفه به کار رفته اما این کلام به زندگی کدام خلیفه نزدیک تر است؟
پیامبر به چه دلیل این کلام را به امیرالمومنین حضرت علی (ع)فرمودند؟آیا نباید تفکر کنیم؟آیا باید به صورت گذرا از این موضوع عبور کنیم؟
آیا رسول خدا با این کلام پاسخ به تمامی سوالات را ندادند؟آیا نباید قرآن را برداریم و ماجرای حضرت موسی و هارون را حتی شده ترجمه ی فارسی آن را بخوانیم؟شباهت حضرت امیرالمومنین علی (ع)با حضرت هارون چیست؟با خواندن قرآن به شباهت های شگفت آوره آنها پی خواهیم برد و میبینیم زمانی که حضرت موسی میخواهد به کوه تور برود از جانب خداوند حضرت هارون را جانشین خود قرار میدهد اما آیا قوم اورا میپذیرند؟تعداد افراد قوم حضرت موسی ششصدهزار نفر بود که بسیار بیشتر از تعداد اصحاب پیامبر اسلام است که جانشینی حضرت هارون را نپذیرفته و میان قوم حضرت موسی اختلاف افتاد و میبینیم زمانی که حضرت موسی از کوه تور بر میگردند و از حضرت هارون سوال میکنند که چرا اینگونه شده حضرت هارون از اینکه نمیخواسته در قومش اختلاف بیفتد و اندک یاران باقی مانده نیز کشته شوند سکوت اختیار میکند و دست به شمشیر نمیبرد زیرا او بهتر از هرکس میداند صلاح اصحاب چیست..حضرت موسی سخن حضرت هارون را میپذیرد و دعا میکند خداوندا من و برادرم را از این قوم بگیر(البته حضرت موسی  از موضوع باخبر بود و میدانست حضرت هارون تقصیری ندارد اما برای اینکه بقیه حسابه کار دستشون بیاد با حضرت هارون ابتدا به شدت برخورد کرد).آیا نعوذوبالله حضرت هارون از مرگ میترسید؟زمانی که خودمان قرآن را برداریم و حتی شده ترجمه ی آن را بخوانیم تمامی پاسخ هارا در صورت متعصب نبودن بدست می آوریم پس همین الان قرآن را بردارید و بخوانید.قوم موسی ع ضرف ده روز پیمان شکستند نه هفتاد روز......
سوالات بسیار است اینکه چرا حضرت علی (ع) سکوت کردند؟چرا دست به شمشیر نبردند مگر نعوذوبالله غیرت نداشتند؟ و هزاران چرای دیگر..حالا سوال اینجاست پاسخ چیست؟
من از شما میپرسم آیا قبول دارید تمامی زندگی حضرت علی (ع) بر اساسه تبعیت از قرآن و پیامبران الهی بوده است؟اگر میگویید بله پس چرا این سوالات را راجع به ایشان و اهل بیت ایشان میپرسید؟مگر اهل بیت بی انتها پاک ایشان هم بر اساس قرآن عمل نمیکردند؟مگر نباید در همه شرایط زندگی همچون قرآن عمل کنیم؟
لحظه لحظه ی زندگی پاک حضرت علی (ع) و اهل بیت عالی قدر ایشان بر اساس تبعیت از قرآن تبعیت از پیامبران گذشته و آخرین پیامبر الهی حضرت محمد (ص)است این یعنی در همه ی شرایط زندگی همچون اعمال پیامبران الهی عمل میکنند همچون آن ها در شرایطی دست به شمشیر برده و با کفار ودشمنان جانانه نبرد میکنند همچون آن ها در شرایطی خاص سکوت کرده و هیچ عملی انجام نمیدهند..
 پیامبر 13 سال در مکه بودند مگر جلوی چشمان پیامبر گرامی اسلام عمار یاسر و مادرش سمیه را به بدترین شکل شکنجه نمیدادند و به سمیه تجاوز نمیکردند چرا پیامبر کاری انجام ندادند؟مشرکین دوبار سرحضرت زهرا (س) را که در آن زمان کودک بود شکستند و به ایشان فحاشی میکردند چرا پیامبر سکوت کرد؟؟پیامبر با مشرکینی صلح کرد که گفتند باید واژه ی پیامبر را از کناره اسمت برداری زیرا ما تورا پیامبر نمیدانیم چرا پیامبر با آن ها نجنگید و صلح کرد؟آیا صلح با افرادی که میخواهند دین را نابود کنند و بت میپرستند جایز است؟؟ چرا پیامبر دخترابوسفیان و هند جگر خوار را درسال 6 هجری و در اوج جنگ گرفت که بیش از 70نفر از عزیزان پیامبر را کشتند و هند جگر خوار جگره عموی پیامبر را تکه تکه کرد و برای خودش گردنبند ساخت و آن را به دندان گرفت؟؟؟؟؟چرا پیامبرقاتل عمویش حضرت  حمزه را قصاص نکرد؟چرا ابوسفیانی که بی نهایت در حق اسلام ظلم کرد را بخشید و اورا قصاص نکرد؟چرا این اعمال پیامبر نزد اهل سنت عجیب نیست؟آیا نعوذوبالله پیامبر میترسیدند؟یا مصلحت ایجاب میکرد سکوت کنند؟جواب این است در آن زمان پیامبر گرامی یارانشان محدود بود و اگر دست به شمشیر میبردند هم خودشان و هم تمام یاران وفادارشان به شهادت رسیده و اسلام به طور کامل نابود میشد و ازدواج های ایشان هم سیاسی بود و از قبایل متعدد برای نزدیک کردن آنان به خود مسر اختیار میکرد..کسی که نگاهی سطحی داشته باشد میگوید مگر پیامبر یاوره مظلومان نیست پس چرا جلوی چشمانش دوتن از یاران باوفایشان را شکنجه دادند و ایشان سکوت کردند؟چرا با مشرکین صلح کردند و در راه جنگ با آنان جان خود را فدا نکردند؟آیا میترسیدند؟آیا با آنان دوست بودند؟..اما کسی که نگاهی عمیق دارد میگوید اگر پیامبر دست به شمشیر میبرند ایشان و یارانشان شهید شده و اسلام نابود میشد.آیا اشکالی دارد که حضرت علی (ع) در شرایط مشابه دست به شمشیر نبرند و سکوت اختیار کنند تا نسل پیامبر را حفظ کند؟جالب اینجاست در کتاب های اهل سنت به واضح ماجرای آمدن عمر به پشت خانه ی حضرت زهرا (س) و سوگند خوردن او برای آتش زدن خانه با سند صحیح آمده است  و از روایت های همچون اعتراف و پشیمانیه ابوبکر در پایان عمر از هتک حرمت به خانه ی حضرت زهرا (س) که با سند صحیح آمده میتوان به سادگی به اهل سنت از کتاب هایشان این موضوع را ثابت کرد که هجوم صورت گرفته است و همچنین از کتاب جوینی که ذهبی از بزرگان اهل سنت بسیار اورا تکریم میکند ماجرای هجوم واضح آمده است و غیر قابل انکار است حتی ابن تیمیه دشمن شمار یک اهل بیت به هجوم اعتراف کرده.یک روز بعد از هجوم وقتی خلفا دیدند مخفیانه دفن شدن برترین بانوی دوعالم به ضررشان است خواستند مزار ایشان را یافته و نبش کنند و درجای مشخصی به خاک سپارند که مولا دراینجا فرمودند که من در این شرایط مامور به سکوت نیستم.این گفته ی مولا همه چیز را مشخص میکند که او کاملا گوش به فرمان پیامبر است.برترین بانوی دوعالم میبایست غریبانه به خاک سپرده میشد تا هیچ احدی نتواند آن را نادیده بگیرد که چطور آن بانوی بی همتا وصیت کرد شبانه دفن شود تا خلفا بر مزار او حاضر نشوند.آیا پیامبر کسی را تهدید میکرده؟آیا تهدید دختر پیامبر که سرور تمام زن های بهشتیست موضوع ساده ای است؟؟؟اگر شیعه ای در آن زمان عایشه را تهدید میکرد آیا امروز همه شیعیان را کافر نمیدانستید؟مقالات وبلاگ را بخوانید و به راحتی حقیقت را از منابع معتبر دریابید..حتما درزمان حاظر بعضی میگویند حضرت
محمد(ص) پیامبر بوده و اینکار را کرده حضرت علی (ع) که پیامبر نبود  که اینکار هارا انجام دهد و ماننده آن ها عمل کند؟این دسته از سوال کنندگان آنجایی که به نفعشان نیست پیامبر را از همه بالاتر میدانند و آنجا که به نفعشان است میگویند اوهم مثل ما بشر بوده..جواب این است مگر نباید از پیامبران پیروی کنیم؟این کلام شما مثل این است بگوییم حضرت محمد (ص) که نماز میخوانده پیامبر بوده دیگه ما نباید نماز بخوانیم چون ما که پیامبر نیستیم..آیا اگر حضرت علی (ع) نیرو میداشتند سکوت اختیار میکردند؟یا اینکه همچون زمانی که پیامبر نیرو داشتند به جنگ بر میخواستند که در این صورت نیز همچون پیامبر گرامی اسلام عمل میکردند که چیزی غیر از عمل به قرآن و آورنده ی آن نبود....پیامبر نیز با تعداد یاران بیش از حضرت علی قیام نکردند و تمامیه توهین های وحشتناک و کشتاره عزیزان و شکنجه ی یاران و خاک بر سر رخیتن ها را تحمل کردن و زمانی که موقعیت مناسب بود قیام کردند..جدای از انبوه روایات در کتاب های شیعه و سنی که در باره ی دلایل سکوت حضرت علی آمده میتوانید خطبه ها و نامه های نهج البلاغه را بخوانید که حضرت علی میفرمایند در اندیشه بودم که با دست خالی قیام کنم و یا در این محیط خفقان صبر پیشه سازم و در نتیجه دیدم صبر به عقل نزدیک تر است (در اینجا حضرت علی داشتند تحلیل میکردند که چه کاری باید انجام دهند زیرا پیامبر فرمود اگر یار داشتی قیام کن و اگر نداشتی سکوت کن و هرچه کردند صبر پیشه ساز)و همچنین میفرمایند به جز اهل بیتم کسی از من دفاع نمیکرد و نمیخواستم آن هارا جلوی شمشیره مخالفین و دشمنان قرار دهم تا نسل پیغمبر نابود نشود..این ها گوشه ی کوچکی از روایات نهج االبلاغه بود..ویا بعد از قتله عثمان وقتی خلافت به حضرت علی میرسد ایشان در نهج البلاغه میفرمایند امروز حق به حق دار رسید این یعنی به هیچوجه حکومت های سه خلیفه را مشروع نمیدانستند..خطبه ی شقشقیه شاهکارحضرت امیرالمومنین علی (ع )است...
یا به ماجرای حضرت لوط اشاره میکنیم که در قرآن آمده برای حفظ جان مهمانهایش دخترانش را به قوم فاسدش برای ازدواج پیشنهاد میدهد چرا؟؟آیا نعوذوبالله ایشان بی غیرت بوده اند و به خاطر علاقه به قومشان اینکار را کردند؟یا فرمان الهی را اجرا کردند؟نگاهی سطحی نگر به ایشان تهمت میزند اما نگاهی عمیق کار ایشان را تایید میکند زیرا انجام دستور الهیست که درشرایطه خواص اجرا شده است..آیا پیامبر دخترانش را عروس ابولهب نکرد؟ ازاو خوشش می آمد؟یا صلاح آن بود که این عمل را انجام دهند؟حالا اگر حضرت علی(ع) نیز همچون حضرت لوط و پیامبر اکرم (س) در شرایطی مشابهه ایشان همین کار را انجام دهند آیا باید اورا متهم کنیم؟نگاهی سطحی او را متهم میکند اما نگاهی عمیق اورا میستاید که همچون دستور قرآن عمل کرده البته در اینجا قصده توهین وقیاس نداریم..هرچند ماجرای ازدواج دختره امیرالمومنین حضرت علی (ع) را با خلیفه ی دوم کاملا دروغ است که در وبلاگ میتوانید مقاله ی آن را بخوانید..
یازمانی که اهل سنت و شیعیان  ماجرای صلح امام حسن (ع) را مورد برسی قرار میدهند میپرسند اگر با معاویه مشکل داشتند و حکومت اورا مشروع نمیدانستند چرا ایشان با معاویه صلح کردند؟نگاهی سطحی نگر ایشان را محکوم میکند اما نگاهی عمیق کار ایشان را میستاید که همچون عمل پیامبر را در شرایط مشابه و نداشتن نیرو برای جلوگیری از خون ریزی وشهادت اندک یارانشان انجام داده اند و همچنین در آن زمان امپراطوری روم در مرز های اسلامی چادر زده بود و آماده ی حمله بود اگر امام حسن تن به جنگ با معاویه میدادو فضای جامعه مشوش میشد امپراطوری روم از فرصت استفاده کرده و اسلام را ویران میکرد و همچنین معاویه با پول بیت المال به راحتی افراد را میخرید مثلا یکی از سرداران امام حسن را یک میلیون سکه ی نقره خرید تا پشت امام حسن را خالی کند که اینکار را کرد و به تبع آن هزاران نفر از سپاهش خارج شدند مابقی سپاهیان هم از خوارجی بودن که هم با امام حسن دشمن بودن و هم با معاویه و به سادگی امام حسن را تنها گذاشتند و وقتی خبر صلح را جار زدند به چادره امام حسن ریخته و حتی سجاده اش را از زیر پایش کشیدند و دزدیدند آیا با این خائنین میتوان به جنگ با دشمن رفت؟؟؟یا عباس که پسره پسر عموی پیامبر و یکی از سرداران سپاه بود و معاویه فرزندش را جلوی همسرش قطعه قطعه کرد و همسرش با دیدن این واقعه به جنون مبتلا شد اما با این حال عباس به سپاه معاویه پیوست و همچنین معاویه نامه ای به امام حسن نوشت که سردارانت به من نامه دادند که اگر به ما آنقدر پول بدهی امام را تحویلت میدهیم و نامه هارا نیز فرستاده بود. و همچنین در شرایطی که مردم سه جنگ را با کشته های فراوان پشته سر گذاشته بودند دیگر حاظر به شرکت در هیچ جنگی نبودند و همه فریاد زدند ما میخواهیم زنده بمانیم و امام حسن با توجه به این شرایط بود که بعد از چندماه جنگیدن با معاویه مجبور به صلح شد که این صلح ماننده صلح پیامبر با مشرکین بود.و همچنین در آن زمان هنوز چهره ی پست معاویه که ظواهر را رعایت میکرد برای مردم رو نشده بود و این صلح و شکستن آن از جانب معاویه و آمدن فرزند نحس او همه ی مردم را بیدار کرد و پی به شخصیت کثیف معاویه بردند همان کسی که دستور لعن کردن مولایمان را میداد  همان کسی که با سند صحیح در کتب اهل سنت لعن شده ی پیامبر است اما با این حال اهل سنت اورا حضرت مینامند..... اگر دقت کنیم خواهیم دید شرایط صلح نامه به طریقی است که حکومت را بعد از معاویه به خاندان پیامبر منتقل میکند زیرا در صلح نامه ذکر شده معاویه پس از خود جانشین تعین نمیکند و حکومت را به خاندان نبوت پس میدهد و در اینجاست که باید بگوییم  این صلح نامه کاملا به جا و به نفع مسلمین بود زیرا بدون خون ریزی پس از سالها حکومت معاویه  دوباره به صاحبانش انتقال میافت آن هم بدون کوچکترین خونریزی و درگیری آیا این اشکال دارد؟نکند شما طرفداره جنگ هستید؟آیا جنگ جمل که 30000نفر کشته شدند و یا در جنگ صفین 120000نفر کشته شدند را میپسندید؟.....
بعضی میگویند چرا امام حسین (ع) با یاران اندک قیام کردند؟در اینجا باید گفت مقابل کسی قیام کرد که علنا دستورات اسلام را زیره پا می گذاشت و بر خلاف صلح امام حسن(ع) و معاویه به حکومت رسیده بود یزید کسی بود که دستور داد صدها دختر را از باکره بودن خارج سازند و دستوره حمله و به توپ بستنه خانه ی خدارا داد این گوشه ای از جنایات یزید (لعنت الله علیه)است ..  امام حسین قیام کرد زیرا در صلح آمده بود که معاویه پس از خود حق تعیین جانشین را ندارد ..حالا سوال اینجاست آیا حکومت حضرت علی(ع) هم نامشروع بود؟آیا حاکم ستمگری بود؟پس چرا جنگ جمل را به راه انداختند؟آیا کشتن 30000انسان با اجتهاد در قرآن آمده؟سنت پیامبر است که اجتهاد کنید بکشید حتی اگر هم اشتباه بود دو طرف ثواب میبرند؟اگر بنا به اجتهاد باشد در قیامت همه ی جهنمیان هم به خداوند میگویند ما نیز اجتهاد کرده ایم و باید بهشتی شویم...سوال اینجاست خون های ریخته شده را چه کسی پاسخ میدهد؟ضربه ی وارد شده به اسلام را چه کسی پاسخ میدهد؟البته در کتب اهل سنت با اسناد کاملا صحیح آمده که پیامبر به حضرت علی دستور جنگ با این افراد را سال ها قبل از اتفاق افتادن داده است.

 

نگاهی عمیق این را درک میکند در یک زمان مصلحت آن است که یک تنه به صف دشمن بزنیم و در یک زمان مصلحت آن است با صدها هزار یار سکوت کنیم که این مصلحت را انسان هایی که آن عزیزان بی همتارا به اندازه ی سر سوزنی درک کنند میفهمند. البته قیام بی همتای امام حسین آنقدر باشکوه و بی همتاست که میبایست میلیون ها صفحه فقط برای یک لحظه ی کربلا بنویسیم. این مصلحت را آن بزرگان بهتر ازما فهمیده و انجام داده اند و ما میبایست در مقام اجرا همچون آن ها به قرآن عمل کنیم زیرا در مقام عمل کسی برتر از آنان نیست پس الگویی هستند در نهایت کمال و ما میبایست نوع انجام دستورات قرآن وسنت پیامبر را از ایشان بیاموزیم و عمل کنیم....یکی از درس های قیام سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) این بود تا به نسل های بعدی بفهماند اگر به امام زمانتان بگویید آقا بیا ما پشتتیم و وقتی امامه زمانتان بیاید و پشتش را خالی کنید نتیجه این میشود که دشمنان اسلام سر امامه زمانتان را میبرند و ناموسش را میدرند..امام حسین از همه ی مردم نامه به دستشون رسید که نوشته بودند آقا بیا اگه نیای مدیونه مایی..اما چه شد آیا پای او ایستادند؟؟؟؟؟؟؟کربلا دانشگاهیست تا در آن علم ایستادن به پای امامه زمان بیاموزیم تا سر اورا نبرند و ناموسش را ندرند....

 

  نتیجه این است ما نیز باید همچون دستورات قرآن عمل کنیم زیرا اعتقاد داریم قرآن مربوط به تمامی دوران هاست و میبایست در هرشرایط همچون آیات شریفش عمل کنیم...............................سایت پیش رو به تمامیه شبهات به طور کامل پاسخ میدهد مطالب این سایت برگرفته شده از سایت ولی عصر میباشد و هدف اصلی من آشنایی شما عزیزان با سایت ولی عصر (عج) است که با کلیک کردن بر روی لینک مطالب سایت  برای خواندن مطلب به سایت ولی عصر خواهید رفت خواهشمندم در انتشار آن کوشا باشید...لطفا درباره سایت نظر بدهید ما پیرو کسانی هستیم که هیچگاه به مقدسات دیگر مذاهب و ادیان توهین نکردند.با تشکر

 

 

پایان



 



 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=131



 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=110



صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

درباره وبلاگ

با سلام خدمت شما عزیزان..وبلاگ پیش رو وبلاگی شخصی است که با استفاده از منابع معتبر تلاش کرده تا شبهات وارده به شیعیان را به طور کاملا منطقی و دقیق پاسخ دهد...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها